تحلیل آثار گرافیکی
تنوع آثار گرافیکی پیوسته رو به فزونی است و گرافیک، امروزه، در موارد فراوان و بسیار متنوعی بکار می رود. آنچه تا کنون در مورد تحلیل پوستر، آرم، طراحی بسته بندی، آثار صفحه آرایی و طراحی حروف در سایت قرار داده شده است اشاره و روش هایی است که شامل تمام آثار گرافیکی دیگر نیز می شود و با ابتکار و تعمق می توان در هر آثار گرافیکی، بر اساس عملکرد و ویژگی های آن، بر برخی عوامل بصری تاکید بیشتری کرد.
در تحلیل آثار گرافیکی، بر اساس چگونگی نگاه و کاربرد تحلیل، می توان از نمودار استفاده کرد یا اطلاعات بصری را تبدیل به یک جدول از خانه های پر و خالی کرد که «ماتریس» نامیده می شود و با نگاه کلی به چنین جدول هایی می توان اطلاعات گوناگون بصری را که در ردیف های آن مشخص شده به سهولت مقایسه کرد و تشخیص داد.
اگر منظور از تحلیل، نقد آثار گرافیکی باشد، هنگام تحلیل، باید این هدف را در نظر داشت و بر اساس آن، در مواردی که ضروری باشد توضیحات لازم را داد و تاکیدهای ویژه ای را بیان کرد.
در نقد، نوآوری و خلاقیت اهیمت دارد و آن را مهم ترین عامل برتری یک اثر هنری به اثر هنری دیگر می دانند، هر چند در برخی آثار کاربردی، اهمیت «عملکرد»، اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.
خلاقیت یا آفرینش آنچه قبلا وجود نداشته است: آفرینش اندیشه های نو و شکل نو. خلاقیت یعنی نوآوری با هدف ارتقا. در کارهای گرافیکی پیشتاز بودن همان اندازه سخت است که تسلیم شدن آسان. طراح گرافیک، با صرف نظر کردن از پاداش های ناچیز و فقط توجه داشتن به نظر و سلیقه سفارش دهنده، باید بتواند چشم انداز بسیار وسیع تری را ببیند و نشانه گیری کند در غیر اینصورت در گردابی از آثار سطحی و روش های تکراری و سلیقه های نازل یا مبتذل بلعیده خواهد شد و زمینه ساز سلیقه ای پوچ و منحط خواهد شد که سال های طولانی برقرار می ماند.
برای ماندگاری و تاثیرگذاری اثر گرافیکی در ذهن لازم است نوآوری یا به عبارتی «آشنایی زدایی» در اندیشه کار، فنون، اجرا و دیگر ویژگی ها وجود داشته باشد. نو بودن زاویه نگاه به موضوعات در ترکیب بندی غیرمنتظره و استفاده از پیام نوشتاری گویا با عباراتی خلاق موجب خلاف عادات شدن اثر می شود و جلب توجه می کند که در نهایت دیده و در نظر بیننده تثبیت می شود.
در نقد آثار گرافیکی به «هویت» نیز می توان اشاره کرد. البته، هویت موضوع پیچیده ای است که تنها راه دستیابی به آن در آثار گرافیکی نقوش اسلیمی و استفاده از نگارگری ایرانی یا خوشنویسی نسخ و ثلث و نستعلیق نیست، بلکه در مواردی که میسر باشد، به ویژه در موضوعاتی که چندان بوی فناوری و مدرنیسم در آنها وجود ندارد، می توان حسی از فرهنگ خودی را در اثر گرافیکی القا کرد.
بدیهی است که گرافیک زبانی جهانی است و در موارد متعددی نیز امکان بیان چنین حسی میسر نیست و عیبی هم برای اثر گرافیک به حساب نمی آید.
همراه با زیوانیتار
زیبایی برای همیشه