دکور و فرهنگ

به نظر شما یک دکور ایده آل چه مشخصاتی دارد؟

از چه لوازم تزئینی می توان استفاده کرد؟

آیا روحیات روزانه ما در خرید تاثیر گذار هستند؟ و در دراز مدت چه نقشی می توانند ایفا کنند؟

فاکتورهای انسانی چگونه با فرهنگ مرتبط می شود در حالیکه ارگونومی (قوانین عمومی) به بررسی عوامل کاملا فیزیکی یا فیزیولوژیکی می پردازد که این دو مقوله ارتباطی با فرهنگ ندارد اما در پاسخ باید گفت که ارگونومی اگر فقط به این دو محدود شود در واقع درست و کامل بررسی و درک نشده است، در حالی که ارگونومی در بررسی ابعاد روانی و روحی بسیار مهم تر جلوه می کند تا عوامل فیزولوژیستی یا فیزیکی. اگر ارگونومی یا مهندسی فاکتورهای انسانی به بررسی ابعاد انسانی می پردازد چگونه است که از این فاکتورها فقط به جسم توجه می گردد و به موضوعات دیگر توجه زیادی نمی شود. اگر انسان رو خوب بررسی کنیم آن را موجودی دارای سه جنبه (در واقع این سه جنبه روح و جسم و عقل هستند) می یابیم که غفلت از هر کدام از آنها باعث درک ناقص انسان و انسانیت می گردد.

در بررسی فاکتورهای انسانی بیشترین توجه به جسم می شود که سلامت و بیماری هایش کاملا مشهود است ولی از عقل و روح و مسائل و عوامل مثبت و منفی آن کمترین سخنی به میان نمی آید در حالی که بیماری های عقلی و روحی بسیاروخیم تر هستند و به مراتب درمانش  سخت تر است. چه بسیار کسانی که از بیماری های جسمی رنج می برند ولی دارای روحیه خوبی هستند و همین روحیه عالی باعث بهبود بسیاری از بیماری ها گشته است. ولی اگر کسی دچار بیماری های روحی و روانی گردد دیگر نمی توان با چنین انسانی به راحتی زندگی کرد و دقیقا تفاوت اصلی بین انسان و حیوان در درک و عقل و شعور آن نهفته است و همچنین روح الهی که در وجود انسان قرار دارد و همین دو عامل کنار هم، مایه شرافت و برتری انسان گشته است.

پس به همین جهت حفظ سلامتی در ابعاد روحی و روانی بسیار با اهمیت تر از نکات بهداشتی جسمی است چرا که انسانی که سلامت ذهنی داشته باشد به محیط و سلامت شخصی خود نیز ارزش فراوانی قائل خواهد بود و این واضح است که هیچ کدام با هم تعارض و تضادی ندارند که بخواهیم به افراط برویم و با رعایتی یکی از عوامل، از دیگری دست بکشیم.

شاید گفته شود که در ارگونومی و بررسی عوامل انسانی، به ابعاد روحی و روانی از جهت فشارها و استرس های وارده بر انسان در محیط پرداخته شده است اما این مدل پرداختن به مسائل در مقایسه با جسم آنچنان اندک است و تحقیقات انجام شده در این زمینه محدود بوده است که می توان آن را نادیده گرفت. در جایی که به کمترین و کوچکترین مسائل و عوارض جسمی توجه فراوانی گردد تا حدی که حتی زاویه مناسب برای نشستن و تکیه دادن و ایستادن و… محاسبه می گردد و کتاب های قطوری به بررسی موشکافانه حضور انسان در تمامی عرصه ها و محیط ها و عوارض این حضور و مشکلات و اثرات سوء محیط بر انسان می پردازد، چگونه است که از تاثیرات روحی و روانی این حضور و مشکلات ماوراء جسمی که برای انسان پیش می آید سخنی به میان نمی آید و باید این پاسخ را برای آن در نظر گرفت که اخلاق در انسان مسئول این امر است زیرا در هر جایگاهی انسان با اخلاق به محیط و جامعه خود نفع خواهد رساند و محیط های کوچک و بزرگ را تحت تاثیر خواهد گذاشت.

به طور مثال این طور در نظر بگیریم که در طراحی لوازم تزئینی و مبلمان فقط به سایز و نوع ساخت آن توجه شود ولی از جنبه های روحی و روانی در ساخت و تولید آن غفلت شده باشد، آن می تواند اثرات منفی بر بیننده و مصرف کننده آن بگذارد. زیرا توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از اشیاء و تکنولوژی ها همراه با عوارضشان ظهور می کنند و ناخودآگاه این عوارض تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم فراوانی در نحوه زندگی، مخصوصا فرهنگ ها می گذارد که دکوراسیون نیز از این قاعده مستثنی نیست و کاملا واضح است که این اثر و تاثیرات به غیر از فرهنگ مخصوص هر منطقه، به شکل های مختلف تمام انسان ها را در برمی گیرد و به طور مستقیم بر فطرت سالم و روح انسانیت تاثیر گذار خواهد بود.

همانطور که زاویه 135 درجه را برای پشتی صندلی مناسب ترین زاویه می دانیم و اگر این زاویه 70 درجه باشد کاملا آنها را نهی می کنیم لازم است تا از بسیاری از سبک ها، مدل ها، چیدمان ها و یا حتی دکوراسیون، رنگ و نور پردازی ها و غیره را نهی کنیم زیرا اگرچه برای جسم مضر نیستند اما برای روحیه افراد بسیار نامناسب هستند. زیرا ممکن است این مبلمان بسیار راحت باشد و برای کمر مضر نباشد ولی روحیه خود پسندی و تکبر را در صاحب آن ایجاد نماید و با این نحوه چیدمان به جای تجمع آنها، برعکس باعث جدایی افراد خانواده از هم می گردد. شاید این مدل در اروپا مطح باشد ولی با فرهنگ ما سازگاری چندانی نداشته باشد و حتی اگر دقیق تر بررسی شود مشخص می گردد که این مدل دکوراسیون حتی در آن فرهنگ هم ایجاد جدایی و عدم اعتناء اعضای خانواده به زندگی در کنار هم با محیطی گرم و صمیمی می نماید. پس لازم است تا به عنوان عاملی منفی در ارگونومی روحی و روانی و اجتماعی از آن جلوگیری شود.

نکاتی در مورد مبلمان اشاره شد ولی این نکات فقط در مورد مبلمان پایان نمی یابد بلکه در چیدمان، رنگ، نور و فرم وسایر موارد نیز مطرح است. زیرا استفاده از سبک های ناهمگون در چیدمان و نورپردازی های خاص و غیر طبیعی و بکارگیری فرم های ناآشنا با فرهنگ و اقوام، تاثیر خطوط صاف و خشک و به دور از هرگونه انعطاف، عدم استفاده از جزئیات ظریف و زیبا و صدها مورد دیگر باعث می گردد تا در طول زمان تغییراتی اساسی در فرهنگ و روحیه مصرف کننده ها پدید آید.

گذشته های نه چندان دور را به یاد بیاورید که در آن تمامی اجراء منازل و اماکن دارای جزئیات زیبا و خاطره انگیز بود و در همه جا می توانستیم این جزئیات زیبا را مشاهده کنیم در حالی که امروزه فقط به کلیات پرداخته می شود و فقط به بکار بردن چند نکته کلی اکتفا می گردد غافل از اینکه این موارد نیز از جمله ضرورت های طراحی است که وظیفه ما طراحان و تولید کنندگان می باشد که به آنها بیشترین اهمیت را داده تا بتوانیم حس و حالی خوب، همراه با زیبایی بلند مدت را در هر محیطی خلق کنیم.

البته این تاثیرات در هر شغل و حرفه ای خود را نمایان خواهد کرد و مسئولیت اجتماعی هر فرد می باشد تا اصولی درست و انسانی را در هر موقعیت اجتماعی رعایت کرده تا این عامل باعث شود از محیط های کوچک تا بزرگتر همه از این نظم نفع برده و جامعه ای زیبا داشته باشیم.

همراه با زیوانیتار

زیبایی برای همیشه